بیایید یاد بگیرید خودتان را همانطور که هستید بپذیرید
هم خودتان را
هم اطرافیانتان را
و هم تمام ارکان و اشیای هستی را
هر آنچه را که هر روز میبینید بدون توجه به خوب یا بد بودنش، زشت یا زیبا بودنش و هر صفتی که آدمی آن را تعریف کرده است بپذیرید!
خوب یا بد بودن
زشت یا زیبا بودن را خودمان ساخته ایم
این بشر و عرف و اجتماع است که برایمان تعیین میکند چه چیزی خوب است چه چیزی بد، چه چیزی زیبا و چه چیزی زشت اما حقیقت این است که این مفاهیم واقعا وجوود ندارند!
اولین بار چه کسی مشخص کرد که یک گلدان مینیاتوری با طرح ها و رنگ های متنوع زیبا است و در مقابل یک گلدان سفالی بی رنگ و رو زشت است؟
اگر در آن گلدان رنگی رنگی گل خرزره بگذارند و در آن گلدان ساده گل های رز رنگی چه؟
اصلا چرا الان دارید به این فکر میکنید که گل های رز رنگی رنگی از گل خرزره زیبا تر است؟
منتظر بودید که ازین حرف های تکراری برایتان بنویسم؟ که مهم نیست آن گلدان چه شکلی است و مهم این است که درونش چیست؟
خیر
همه چیز در این خلقت به اندازه خودش ارزش دارد! نه کمتر از دیگری نه بیشتر و نه حتی مساوی
به اندازه خودش!
گل خرزه یکجور خلقت را به نمایش میگذارد و گل رز یکجور
چه کسی مشخص کرده که یکی از دیگری زیبا تر است؟
بیایید از همین امروز تمرین کنید که همه چیز را همانطور که هستند ببینید
بدون اینکه با مفاهیمی که برایتان ساخته اند آن ها را قضاوت کنید نگاهشان کنید!
حتی خودتان را
بروید جلوی آینه بایستید و تا میتوانید خودتان را نگاه کنید و تمام تعاریف و مفاهیم را فراموش کنید!
یک دفتر بردارید و از اولین شی ای که در اتاقتان میبینید شروع کنید و بدون قضاوت توصیفش کنید
از ابعادش بنویسید
از رنگش
از کاربردش
از هر چیزی به غیر از زشتی و زیبایی، خوبی یا بدی و هر مفهومی شبیه آن.
شاید بعدا چیز های بیشتری یادم بیاید و بنویسم پس مینویسم
ادامه دارد.
شاید ادامه داشته باشد.
۱۲ مرداد ۱۳۹۷
ساعت ۲ بعد از ظهر یک جمعه
درباره این سایت